روزنامه اصولگرا : بدحجاب طرفدار نظام که در راهپیمایی شرکت می کند با بقیه بدحجابها فرق دارد
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۷۵۷۰
برای بررسی این ادعا و پاسخ منطقی به آن باید نخست ببینیم حجاب از نظر قانونی چیست و در حال حاضر گشتهای پلیس امنیت اخلاقی چگونه این قانون را اجرا میکنند. بر اساس قانون مجازات اسلامی، رعایت نکردن حجاب شرعی جرمانگاری شده است و کسی که حداقل آشنایی با شریعت داشته باشد، میداند آنچه در فقه بهعنوان حجاب زنان تلقی شده با نوع پوشش تعدادی از بانوان جامعه ما -که کم هم نیستند- فاصله زیادی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مبنای قانونی عمل پلیس امنیت اخلاقی، مواد قانونی دیگری است که به جرمانگاری هنجارشکنی در پوشش اشاره دارد. هنجارشکنی لزوماً به معنای تخلف و تخطی از هنجارها نیست، بلکه مخالفت و ضدیت و زیرپاگذاشتن بابرنامه و هدفدار هنجارها است. هنجارشکن کسی است که تعمداً میکوشد با هنجارهای جامعه مبارزه کند و آنها را زیر پا نهد. روشن است که عده بسیار بسیار کمی از خانمهایی که حجاب شرعی را کاملاً رعایت نکردهاند، در این زمره هستند و بیشتر این خانمها چنین نیت و هدفی ندارند. همین دسته بسیار کم مخاطب گشت معروف به ارشاد هستند و البته آنگونه که پلیس میگوید ابتدا به آنها تذکر لسانی داده و از آنها درخواست میشود وضعیت پوشششان را درست کنند و تنها در صورت تمرد (که شاید نشانهای از همان نیت هنجارشکنانه باشد) به مقر انتظامی منتقل میشوند. حال ممکن است نقدهایی به همین روش پلیس باشد، ضوابط عمل به دقت تعریف نشده باشد یا اصلاً در اجرای آن نیز دقت کافی به عمل نیاید، در مصداقیابی هنجارشکنی اشتباه شود و مواردی مشاهده شود که عرفاً هنجارشکن تلقی نشوند، اما مورد مخاطب و برخورد پلیس قرار گیرند یا حتی نوع برخورد و تذکر پلیس به گونه صحیحی نباشد. در ماجرای امینی نقدهایی در این خصوص وارد شده است. همه اینها ممکن است، اما موضوع این بحث نیست، مسئله ما در اینجا این است که ضابط قانون اساساً به دنبال اعمال حجاب قانونی نیست و هدف آن جلوگیری از
هنجارشکنی است.
اما در مقابل آن خانمیکه در راهپیمایی ملی شرکت میکند و با رأی خود در انتخابات علاقهاش را به میهنش نشان میدهد، در واقع نشان میدهد که به هنجارها و ارزشهای عمومی این جامعه علاقهمنداست و حتی اگر در عمل با برخی از آنها موافق نباشد، به دنبال برهم زدن آنها و مبارزه با این هنجارها نیست. اصل حضور او در یک اقدام ارزشمند ملی نشان از حاکمیت ارزشها بر ذهن و فکر او دارد و عدم موفقیت در رعایت همه ضوابط این ارزشها را نمیتوان بهمنزله اراده بر مقابله با این ارزشها دانست. بنابراین، روشن است که وضعیت این بانوان اساساً با آن اقلیت هنجارشکنی که قبلاً اشاره شد متفاوت است. رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۱ در خراسان شمالی به نمونهای از همین موارد اشارهکرده و فرمودند: «بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند و شما الآن در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»
23302
کد خبر 1677632منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تجمعات اعتراضی بدحجابی زنان امنیت اخلاقی خانم ها ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۷۵۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه اطلاعات: ملت در چه فکریه؟ دولت در چه کاریه؟
به گزارش «تابناک»، روزنامه اطلاعات نوشت: یکی از مشکلات اساسی در موضوع رابطه دولت، ملت شکاف قابل توجه عمیق یا بهتر بگوییم تفاوت نمایان در دغدغههای حکومت و دولت و اکثریت ملت است.
اگر جامعهای احساس کند که حاکمانش با دغدغههای او بیگانهاند، قدر مسلّم احساس خوشی و نزدیکی و مودّت با حکومت دولت ندارد و این احساس بیگانگی و دوری یا بیتفاوتی میآورد یا بغض و نافرمانی...
متأسفانه برخی مقامات در ارکان قدرت و در نظام تصمیمگیری به جای پرداختن و توجه به اولویتها، دغدغهها و مشکلات اساسی، اولویتهای دیگری برای خویش و جامعه تعریف میکنند که برای تقویت رابطه دولت، ملت زیانبار است. به عنوان مثال آنقدر که مثلاً درباره لایحه حجاب خبر و مصوبه و اظهارنظر میشنوند و میخوانند و آن را به اصطلاح بولد و گل درشت میبینند، درباره معیشت و تورم و گرانی و مشکلات درمانی، مسکن، حقوق و... این دغدغهمندی را نمیبینند.
یا وقتی میشنوند شهر هزار دغدغه دارد که باید بدان پرداخت و اولویت مقام مسئول فرضاً ساخت مسجد در پارک است، به خوبی این را درک نمیکنند.
به عنوان مثال در هر دو مورد در ظاهر دغدغه دینی مطرح است، اما نسبت به آنچه که در لایههای پنهان و پیدای جامعه و همان شهر به خاطر عدم توجه به اولویتهای اصلی شهروندانش موجبات سلب اعتماد مردم به کارایی و کارآمدی حکومت دینی شده است، بیتوجهند و گاه مردم به این نتیجه میرسند که گویا مسئولان در دنیای دیگری سیر میکنند که با دنیای دغدغهمند آنان نسبت چندانی ندارد. حتی برخی با بدگمانی چنین تعبیر میکنند که حضرات دردها و دغدغهها را میدانند، اما برای انحراف افکار عمومی با طرح دغدغههای فرعی، شرایطی فراهم میکنند که توجهات به سمت دیگری معطوف شود...
فرقی نمیکند کاسب باشید یا تولیدکننده، صادرکننده باشید یا وارد کننده و تاجر. کشاورز باشید یا کارمند، پزشک باشید یا پرستار یا معلم... در هر صنف و گروهی که باشید این فاصله میان دغدغههای خود با دغدغههای نظام حکمرانی را درمییابید. همه با تفاوتهایی میگویند دولت که به فکر ما نیست، درد ما را نمیفهمد و نمیداند و تصمیماتی که میگیرد به نفع ما نیست و گره از کار ما نمیگشاید.
اگر بخواهیم با حسن نیت به مساله نگاه کنیم باید گفت علت اصلی، ظرفیت اندک نظام تصمیمگیری برای حل مشکلات اساسی و درک اولویتهای اصلی ملک و ملت است. اگر سطح هوشیاری و عقل و تدبیر و دانایی نظام تصمیمگیری، اندک یا ناکافی باشد قاعدتاً حتی با وجود نیّت خیر در تشخیص سره از ناسره، درمیماند.و نتیجه کارشان گاه فاجعه به بار خواهد آورد، یا نتیجه عکس میدهد و حداقل گرهی نمیگشاید.
به عنوان نمونه ساعتها و روزها و ماهها وقت برای قانون حجاب میگذارند، اما به جایی نمیرسند. هزاران میلیارد صرف اجرای طرح ازدواج و فرزندآوری میکنند، اما نتیجه نمیگیرند. یا برای کمک به معیشت مردم و جلوگیری از رشد قیمت کالاهای اساسی میلیاردها دلار ارز ارزان و ترجیحی اختصاص میدهند و اثر آن در سفرههای مردم دیده نمیشود، به صدها موسسه و سازمان و نهاد مذهبی و فرهنگی بودجه میدهند تا گرایش به دین و دین باوری بیشتر و بیشتر شود، اما ثمری در بر ندارد. علت آن هم این است که برای هر دردی باید ابتدا زمینههای پیدایی آن را خوب شناخت و تشخیص داد و سپس داروی مفید و موثر آن را تجویز کرد و این کار نیازمند طبیبی با تجربه و عالم و کارآزموده است که خوب تشخیص دهد و سپس درمان را آغاز کند.
توصیهای که میتوان داشت اینکه عزیزان اگر صلاح ملک و ملت که هیچ، حتی اگر رستگاری خود را هم میخواهید به دغدغههای اصلی مردم بپردازید و برای تشخیص و فهم درست اولویتهای اصلی کشور و ملت سطح دانش و آگاهی خود را با استفاده از نخبگان و عالمان دلسوز و نه صرفاً با ظرفیت محدود دانشی خود و همفکران خودتان بالاتر ببرید تا بتوانید تصمیمات درستتری بگیرید و این شرح صدری میخواهد که شوربختانه چندان در نظام تصمیمگیری و به ویژه در دولت شاهد آن نیستیم. هیچ خوب نیست که بخش اعظمی از جامعه با خود بگوید، درد ما چیست و درد این ها چه؟ گویی انگار در جغرافیای دیگری زندگی میکنند و با مردمان خطه دیگری سروکار دارند!